کد مطلب:329466 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:160

زینب بر بالین امام حسن (ع )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

امام حسن مجتبی (ع ) بر اثر زهر به شدت در رنج بود. نیمه های شب ، امام حسن (ع ) دید از تحمل درد و رنج ناتوان شده ، لذا یگانه مونس و غمخوارش ، زینب (س ) را صدا زد: زینب (س ) برخاست و به بالین برادر آمد و او را به گونه ای دید كه چون مار گزیده به خود می پیچید، احوال او را پرسید، امام حسن (ع ) ((خواهرم ! برو برادرم حسین را خبر كن به این جا بیاید.))

زینب (س ) با چشمی گریان و دلی غمبار، به خانه برادرش حسین (ع ) شتافت و ماجرا را به او گفت و او را به بالین برادر آورد.(66) سرانجام زینب (س ) با شهادت برادرش امام حسن (ع ) روبه رو شد و داغ پرسوز برادر بزرگش را كه یك عمر از دست دشمنان ، خون جگر خورده بود، دید ولی كاهش همین مقدار مصیبت را بیشتر نمی دید، زینب (س ) در تشییع جنازه برادرش امام حسن (ع ) دید گروهی از بنی امیه با تحریك عایشه به بهانه این كه ما نمی گذاریم شما پیكر برادرتان حسن را در كنار قبر رسول خدا (ص ) به خاك بسپارد، اهانتها كردند، حتی جنازه اش را تیرباران نمودند، به طوری كه وقتی امام حسین (ع ) و یاران ، جنازه او را در قبرستان بقیع به زمین نهادند تیرهایی را كه به بدن آن حضرت اصابت كرده بود شمردند به هفتاد تیر رسد.(67)

66-رياحين الشريعه ج 3 ص 74

67-2- انوار البهيه ص 83.